سفارش تبلیغ
صبا ویژن


هم نفس با من بمان...

********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************
************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************
********************************************************

دل من...

دل من زاری نکن، گریه نکن
از دوری محبوب خود، این همه بی تابی نکن فاصله بین عشقتو، این همه طولانی نکن
دل من دووم بیار، حوصله کن
جدایی به سر میاد، میشینی آخر پیشن اون
دل من یه روز میاد، درد دلت تموم میشه
دیگه راحت میزاری دستاتو تو دستای دلم تنگه همه لحظه های من پره از یاد تو

من بدون تو زندگی نمی کنم فقط زنده ام ،زنده ای که نفساش با خاطرات تو میاد و میره

                            و تنها امیدش با تو بودنه که اگه این امید نباشه حتما می میره.                                 

    غم جدایی          

قلب مرا میان غمت جا گذاشتی
تادر حریم غربت من پاگذاشتی
رفتی ودر سکوت تماشا نمونده ام
تنهایی مرا تو چه تنها گذاشتی
رفتی وسهم عشق برای دل تو بود
سهمی برای این دل آیا گذاشتی؟
یک بغض کال یک سبد از درد بی کسی
سهم من غریب که اینجا گذاشتی
گفتی بهار میرسد اما دروغ بود
درقلب من غمی چو اهوار گذاشتی
مجنون دیگری شدی ودشت پیش روت
من را میان غصه چولیلا گذاشتی
گفتی که از بهشت نصیبی نبرده ای
تمام آن راگردن حوا گذاشتی
یک قطره اشک سهم من از روزگار شد
در لحظه ای که پابه دنیا گذاشتی
    

به خاطر تو   

به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو

رفتی و....

رفتی؟ با خاطراتت؟ با محبتهای دلت؟ با چشمان خیس؟
رفتی اما خیلی زود رفتی . بدون خداحافظی ، بدون یه کلام حرف ناگفته!
می دانستم می روی اما نه به این زودی!
خاطراتت تا ابد در قلبم نگه خواهم داشت مطمئن باش!
خاطره هایی که با هم بودیم مثل لیلی و مجنون.
خاطره هایی که با هم درد و دل می کردیم مثل عاشق و معشوق.
خاطره هایی که با هم اشک می ریختیم مثل ابر پریشون.
تمام خاطرات با هم بودنمان در قلبت از یاد بردی؟
افسوس که گذشت…هرچه خاطره خوب بود گذشت

تنها خاطره های تلخ از با هم بودنمان برجا مانده است.
با رفتنت همه چیز سوخت…خاطره ، محبت ، عشق. دیگر امیدی به زندگی نیست
.
آروزهایم همه تبدیل به رویا شدند. همه تبدیل به خواب بیدارنشدنی شدند.

 رفتی بدون یادگاری. بدون خداحافظی. بدون یک کلام حرف عاشقی!
مثل یک پرستو رفتی ، پرستویی که یک لحظه سفر میکند ، سفر به شهر خوشبختی میکند.

می دانم خوشبختی و رنگش را در لحظه هایی که با هم بودیم ندیدی!

 حالا سفر کن به همان شهر خوشبختی ها !
من هم در همین شهر غریب و نا آشنا و بی محبت خواهم ماند.
خوشبختی را در چهره ات می بینم . اما چهره من دیگر رنگ خوشبختی را نخواهد دید

 و دیگر قلب من به غصه و درد عادت خواهد کرد.


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 10:5 عصر فریاد غزل مرحم قلب شکسته ام باش ( ) | |


پیچک دات نت قالب جدید وبلاگ