هم نفس با من بمان...
**دلت رقیه اندوه است شام تنهایی علی اصغربی تابوکوفه غم هاست سکوت قهوه ای ذولجناح چشمانت حضور روشن آیینه های تاسوعاست.** کربلا ای دل ای دل ای روزگار دل من کربلا میخواد ای دل ای دل ای روزگار دل من کربلا میخواد دیگه تو این شهرگناه نفسم بالا نمی یاد اینجا بختم سیاه شده با جوونیم تباه شده آدما اینجا تفریحشون باگناه شده اینجا مردم تو حیاومعرفت خیلی فقیرن تو شبهای فاطمیه توشهر عروسی میگیرن اصلا انگار نمیدونن توکوچه مادر رو زدن چهل تاگلچین ریشه ی گل نیلوفر رو زدن یه نگاه کن ای آقاجون آبرو بخر زنده ی من اگه نشد مردمو کربلا ببر
نوشته شده در شنبه 88/10/5ساعت
5:11 عصر فریاد غزل مرحم قلب شکسته ام باش ( ) | |
| پیچک دات نت قالب جدید وبلاگ |
غزل
ازآن زمان که آرزو چونقش برآب شد...تمام جستجوی دل سوالی بی جواب شد...نه رفته کام تشنه ام به جستجوی چشمه ها...خطوط نقش زندگی چونقشه ای برآب شد!
ازآن زمان که آرزو چونقش برآب شد...تمام جستجوی دل سوالی بی جواب شد...نه رفته کام تشنه ام به جستجوی چشمه ها...خطوط نقش زندگی چونقشه ای برآب شد!
