بشکن تمـــــــــــــــام بندهاي دست وپار آوارکن هم کاســــــــــــــــه هاوکوزه هاراهرشب تمام عاشقان رادست به سرکن بامن هميشه تاابد ، شب راســـــــحرکنتوميرعشـــــــــقي،ميرمن هم باش! بارانپيغمــــــــــــــــــبرجان ودل من باش باران
من يک خــــدادارم خداوند مجيداست توهم خداي کوچکي،وصفت فريداست
سلام غزل جان مثنوي فوق ازسروده هاي جديدمنه براي دوستم گفتم براي همون دوستي گفتم که مي خواستم بخاطرش همه چيزوببندم وبرم.امادوباره موندگارشدم عذرخواهي مي کنم که شمادوستاي خوبمو نگران کردم الانم يه شعرگذاشتم ازکلوب يکي ازدوستابرداشتم شاعرش نمي دونم کيه...اگه دوست داشتي بيابخون.