سلام غزل خانوم.

من تازه وبلاگتون رو ديدم.واقعا حرف نداره.

آدرسش رو از وبلاگ جديد سروش ديدم.

بازم اينجا سر ميزنم.

موفق باشيد

سلام وبلگتون عاليه خوشحال ميشم بهم سر بزنيد

تو معني اين يه بيت شعر دقت كنين واقعا خيلي دردناكه و اين شعرم يه عاشق تو اخرين لحظه جدايش گفته

خدايا چه سخت است لحظه هاي انتظار كشيدن در درون دل گريستن و با خداي خود رازو نياز كردن و در پايان عاشق شدنو به معشوق خود نرسيدن........

پسر دخترها تا حالا عاشق شدين عاشق چشماي كسي تا حالا بغض تو گلوتونو گرفته تا حالا شده به مرز اخر زندگي برسين تا حالا شده به خاطر معشوقتون 2 بارتا دم مرگ برين تا حالاشده به خاطر عشقتون قيد دنيا رو بزنين تا حالا شده به خاطر عشقتون تا اخر عمر اواره شين تا حالا شده چند سال انتظارو بدبختي بكشين تا حالا شده چند سال به پاي يكي بشينين ولي از اخر بگه بي خود كردين عاشقم شدين در حالي كه تو اين چند سال دخترك مدعي بود عاشقشه تا حالا شده كه همه از درداي زندگيت خبر داشته باشن ولي كسي حاظر نباشه كمكتون كنه و زخم زبونتونم بزنن و بري شبا به اسمون نگا كنيو بغض دلتو به خدا بگين.